نگاه به تاریخ کشورها و جوامع بشری به خوبی نشان می‌دهد که موضوع اقتصاد نه به عنوان یک مفهوم نوین، بلکه با هر متر و معیاری و حتی با هر تعریفی، همواره یکی از پایه‌های اقتدار کشور بوده است.

از دیرباز، هر کشوری که توان اقتصادی و تولیدی بیشتری داشت، به همان میزان نیز در ارتباط با دیگر کشورها از قدرت بالاترین نیز برخوردار بود و می‌توانست به راحتی اعمال قدرت کند.

از طرف دیگر، اقتصاد پویا و پایدار، سبب بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی نیز می‌شد و همین موضوع سبب برخورداری  بهره‌مندی حکومت‌ها از پشتوانه مردمی و سرمایه اجتماعی بود.

با یک نگاه متفاوت می‌توان ادعا کرد که اقتصاد توسعه‌یافته حتی از مهمترین ابزار دفاعی نیز هست. به عبارت ساده‌تر، اقتصاد می‌واند علاوه بر کیفیت و معیشت، در قدرت دفاعی کشورها نیز موثر باشد.

کشوری که نقش بزرگی در تجارت جهانی دارد و یا سهم بالایی در برآورده کردن نیازهای بازارهای بین‌المللی دارد، خودبه‌خود از پشتوانه جهانی نیز برخوردار است چراکه هر تنش و تلاطمی در امنیت جغرافیایی این کشور، اقتصاد آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و این مهم خیلی مستقیم و سریع روی اقتصاد جهانی نیز اثرگذاری منفی خواهد داشت و زنجیره تامین را در نظام اقتصادی جهان دچار مشکل و حفره می‌کند.

با این نگاه می‌توان گفت کشوری در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دارد که در کنار عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، موضوع اقتصاد را نیز مورد توجه اکید قرار بدهد و بداند که این مفاهیم، مرزهای روشنی از هم ندارند و کاملاً در هم تنیده هستند و کشوری که اقتصاد ضعیف و فرسوده‌ای داشته باشد نمی‌تواند در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی در جهان اثرگذاری بهینه بر جا بگذارد.

(Visited 9 times, 1 visits today)
دسته بندی: اقتصادی برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد
مطالب مشابه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد